|
|
|
مشروح
خبر |
|
|
یکشنبه 29 مهر 1387 - 12 : 7 |
نویسنده : محمد ملک آبادی |
کد خبر : 1232 |
12323 بازدید |
|
|
سالروز درگذشت پرتو بيضايي آراني
|
|
|
حسين بيضايي آراني متخلص به پرتو فرزند علي محمد اديب بيضايي ، از شاعران و محققان تواناي معاصراست كه در سال 1285 ه ش در آران چشم به جهان گشود . وي در كاشان نزد پدر و شيخ غلامرضا معرفي و ديگران كسب فيض كرد و همچنين به فراگيري هنرهاي دستي پرداخت . پرتو در تهران سكونا داشت و تا پايان عمر در آنجا بود و سرانجام در 25 مهرماه سال 1348 درگذشت و جنازه اش به كاشان حمل و در مزار فيض به خاك سپرده شد . از آثار مي توان به ، تاريخ ورزش باستاني ايران از صدر اسلام تا امروز ، تلخيص و تحشيه تاريخ گيتي گشاي زند ، تصحيح ديوان اديب بيضايي ، تصحيح ديوان صباحي بيدگلي ، تحصيح ديوان قصاب كاشاني ، تصحيح مثنوي قضا و قدر سليم تهراني ، تصحيح ديوان كليم كاشاني ، كاشانه دانش شامل تاريخ كاشان و تذكره شعراي كاشان چاپ نشده ، ديوان اشعار در تذكره شعراي معاصرايران اشاره كرد . حسين بيضايي كه در شعر پرتو تخلص مي كند و از گويندگان تواناي معاصر است .. پدرش مرحئم ميرزا علي محمد خان اديب بيضايي از شعراي بنام ايران بود كه به سال 1312 ش وفات يافت . پرتو بيضايي تحصيلات خود را نخست در نزد پدر دانشمند خود و سپس در مدارس كاشان و بعد تهران ادامه داده و با اغلب اساتيد ادب معاصر همنشين بوده و سالها با مرحوم وحيد دستگردي در انجمن ادبي حكيم نظامي همكاري داشته است اما بيشتر عمر پرتو به جاي اين كه صرف نظم شعر شود در تحقيق و تنبع تاريخي و ادبي مصروف شده و آثار منظوم وي فقط زاده تفنن و اوقات اندك فراغت اوست . پرتو بيضايي از شعرا به صائب تبريزي علاقه كامل دارد و بيشتر غزليات وي نيز در همين شيوه هندي و سرشار از مضامين بكرو دلپذير است . محمد جعفر محجوب در باره پرتو مي نويسد : مردان خانواده بيضايي همه مستعد و دانش پژوه و هنرمند و ادب پرورند . ليكن من خود از دهان بسياري از افراد اين خاندان شنيده ام كه پرتو در ميان ايشان چيزي ديگر بود . وي فرزند اديب بيضايي از افاضل كاشان و زاده خانداني بود كه پدر بر پدر به علم و فضل و تقوي شهرت داشتند . پرتو شاعري توانا و با ذوق بود و بر اثر رنجي كه كه در اين راه برده و توشه اي كه از فضل و ادب اندوخته بود سالها بود كه شعري پخته و استادانه مي سرود و در تمام فنون شاعري منتهي شده بود و شعر كهن و سنتي فارسي را به سبكي روشن و دلاويز و زيبا مي پرداخت و صفاي باطن و درخشندگي ضمير تابناكش تيز به دلنشيني شعر او كه آيينه ذوق و سرشار و دل پر مهرش بود مي افزود . در غزل سرايي روي در سبك صائب و شيوه وي داشت ليكن شعرش با وجود تازگي مضامين و عمق معني از غموض و ابهام و پيچيدگي طرز صائب و ديگر گويندگان سبك هندي خالي بود و در عين تازه جويي لفظ را فداي مضمون نمي كرد و گفته سست و خام و بيت نادلپذير در شعرهايش ديدن نمي شود . هركجا شاخ گلي همرنگ خون رويد زخاك / كشته عشقي است مدفون از مزارما مپرس نيستي رجحان به هستي دارد اندر كيش ما / اياسير حرص حرص از دار و ندار ما مپرس بي سبب هرگز نمي گردد كسي يار كسي / يار بسيار است تا گرم است بازار كسي تا تواني سايه ديوار خود را بيش كن / تا نگردي سايه جوي پاي ديوار كسي بر مشام خلق گل شو در گلستان جهان / ورنداني گشت گل ، بار يمشو خار كسي پرتو خورشيد يكسان است برگيتي ، مباش / بهر نفع ديگري در فكر آزار كسي مردمي را باري از دوش رفيقان بارگير / ور نمي گيري نبايد بود سربار كسي آنچه من كردم طلب از دوست بهر خير اوست / ورنه "پرتو" در معني طلبكار كسي
|
|
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی پورتال خبری کاشان اینجا کلیک کنید.
|
امانت داری و اخلاق مداری استفاده از این خبر فقط با ذکر منبع "پورتال خبری كاشان" مجاز است. |
|
|
|
|
|
|
|