شگفت آنکه این روزها برخی عکس پروفایل خود را در اینستا و تلگرام و واتسآپ به تمجید از رضاشاه اختصاص میدهند. علت این خطا را نمیتوان صرفاً دلخوری از وضع موجود دانست؛ بلکه دو عامل مهم در این ماجرا دخیل است:
1- تبلیغات پردامنه سلطنتطلبها و جنگ رسانهای غرب علیه ایران اسلامی
2- بیاطلاعی تاریخی و فقر مطالعاتی جوانان نسبت به دوران پهلوی
البته بهصورت سنتی در فاهمه عمومی برخی، دو عنصر جاگیر شده است:
الف) این کشور فقط با قلدری و زور اداره میشود، آنچنانکه رضاشاه انجام داد.
ب) رضاشاه با همین قلدریها توانست ایران را به دوران مدرن وارد کند.
این گزارههای ناصحیح در کنار آن هجمه تبلیغاتی، تلفات بسیاری بر طرز تفکر بعضی مردمان تحمیل کرده است. حقیقت آن است که رضاخان میرپنج، شخصی عامی، بیسواد و اهل خشونت بود که با طراحی مستقیم و حمایت انگلیسیها ظرف چند سال به رأس قدرت رسید. او از فرماندهی قوای قزاق به وزارت جنگ و سپس نخستوزیری احمدشاه قاجار رسید و بعد با سرنگونی او، پادشاهی ایران را قبضه کرد و دودمانی جدید بر سر کار آورد؛ رضاشاه کبیر در طول 16سال سلطنت خود (از 1304 تا 1320) صدمات بسیاری بر این کشور تحمیل کرد و پس از او فرزندش محمدرضا سببساز عقبافتادگیهای خسارتباری شد.
عمده خدمات سردار سپه، بیخاصیت و یا در جهت منافع قدرتهای بیگانه ارزیابی میشود و یا اینکه در پشت پرده بسیاری از تحولات مدنظر او، مقابله با دین اسلام به چشم میآید؛ ازجمله آن تأسیس راهآهن شمال به جنوب است که در اصلِ جهتیابی ناصحیح بود و باید در مسیر غرب به شرق ساخته میشد اما انگلیسیها برای مقابله با روسیه این مسیر را ابلاغ کردند؛ روزنامههای غربی در آن زمان نوشتند که شاه ایران راهآهنی ساخته که از«هیچ کجا به هیچ کجا میرود!».
رضاشاه مهرهای کاملاً تسلیم و دربند بیگانه بود که قرار بود با ابزار زور در برابر سنت اصیل اسلامی و ایرانی بایستد؛ بارزترین این سیاست، ماجرای کشف حجاب اجباری بود.
متأسفانه در نظام رسانهای ما در خصوص انعکاس خردهروایتهای سلطنت پهلوی کمکاری شده است. آنچنانکه گذر زمان و آلزایمر تاریخی باعث شده نزد برخی چهره منفور پهلوی تطهیر شده و بهتدریج این سلطنت فاسد و خائن به یک رژیم خدمتگزار و ایراندوست تغییر چهره دهد.
چندین سال قبل در مدرسه سینمایی عمار، مستند ارزشمندی ساختهشده است با عنوان «یک خانم محترم»؛ کارگردان در این کار پژوهشی به سراغ روایتی ساده از یک رویداد مهم رفته است. ماجرای یکی از زنان عفیفه کاشانی که در زیارت مشهد همزمان با قیام مسجد گوهرشاد و به خاطر چادرش مورد ضرب و شتم عوامل رضاشاه قرار میگیرد و با بدنی مجروح به کاشان برمیگردد و هفته بعد از دنیا میرود. «محترم بانو» شهیده حجاب است؛ اما کمتر ماجرای او و همنسلانش برای ما روایت شده است.
برای نمایش نابسامانیها و تلخیهای رژیم پهلوی به این قبیل کارهای رسانهای نیاز مبرم داریم تا با شناسایی روایتهای مصداقی و تصویریسازی آن، واقعیت آن رژیم منحوس برای افکار معاصر روشن شود.