پورتال خبري كاشان: طنّاز و طنز پرداز نبود که با دیدن عنوان «پسرقدسیه» چنین بیندیشید که این اسم مستعار او در عالم طنز و طنّازی است ؛ خیر. استاد «علی محمد دهقانی آرانی» که بیشتر اوقات جدّی و عبوس به نظر می رسید در چند سال اخیری که تن و جان رهانده از عالم مطبوعات -مطبوعاتی که پیرش کرده بود-به انزوا گراییده بود در وبلاگ ساده اش در فضای مجازی خاطرات تلخ و شیرین و ارزشمندش را با امضای «پسر قدسیه» منتشر می کرد.
پانزده - شانزده سال پیش که به مدت یک سال در روزنامه ی جام جم مشغول بودم با او آشنا شدم که مدیر تحریریه و معاون «حسین انتظامی» سردبیر وقت روزنامه ی جام جم بود.
حقیقتش را بخواهید در بدو ورودم به آن روزنامه این پیرمرد مجرّب سپیدموی جای بابام ، از من استقبال نکرد و من حیرت کردم از این که این پیشکسوت موسپید کرده در عرصه ی مطبوعات که همراه با اکابر این حرفه در سه چهار دهه ی اخیر، خشتک در یک میخانه ورسلانده و خوشه های انگور یک تاک را برچلانده بودند ، چرا از من که تازه همشهری اش هم به حساب می آیم چندان خوشش نمی آید و هر وقت مرا می بیند چون طاووس پیری که به شکارچی خود می نگرد مرا نگاه می کند!؟
علتش را هیچ کس به من نگفت و من خود به فراست دریافتم که آن عزیز سفر کرده خیال می فرموده که کامل مرد همشهری اش که در عالم مطبوعات شهرتی به هم رسانده و رهوار خود را از خوانهای مهیب فرا راه به سلامت چمانده و سر به خمره ی سعادت دارد به جام جم آمده تا منصب والا و بالای او را تصاحب کند و جام زرین مدیریت از دستش برباید....که خود بعدها پی برد در خیالات واهی به سر می برده است....
بگذریم. استاد «علی محمد» تا زمانی که آنجا بودم و آنجا بود هیچ وقت با من گرم نگرفت و همیشه همان حالت پیر طاووسی اشاره شده را نسبت به کمین داشت....تا این که از مطبوعات کناره گرفت و به کاشان عزیمت کرد و آنجا در وبلاگ خود بود که دیدم شیوه دگر فرمود و آغوش شریف به رویم بگشود....
گه گاه در وبلاگش کامنت می گذاشتم و در کمال ناباوری می دیدم چقدر مهربانانه و با القاب پر طمطراق جانانه جوابم می دهد و من نیز روزی جوگیر شدم و چند بیتی در مدحش سرودم که لبخند رضایت بر لبانش را از فرسنگها مسافت دیدم....
علی ای حال این استاد پیشکسوت که به تعبیری یکی از معمرین دیر به شمار می رفت در سن قریب 80 سالگی در پی دوسه سال بیماری لاعلاج رخت از جهان به در برد و امید که روح بلندش به اعتبار بیش از 50 سال روزنامه نگاری دستیار کرام الکاتبین باشد.
استاد «علی محمد دهقانی آرانی» در جوانی شغل حسابداری را رها کرد و به شغل شریف خبرنگاری در روزنامه ی کیهان پرداخت و مدارج ترقی را همگام با یارغار حادثه دوست خود استاد «محمد بلوری» به تأنی پیمود....و 34 سال بعد - به قول خودش پنج روز بعد از بر عهده گرفتن ناخدایی سفینه ی کیهان از سوی حسین شریعتمداری- خود را از کیهان بازخرید کرد....
او بعد از آن در روزنامه های نشاط - صبح آزادگان - جام جم و صدای عدالت یا مدیر تحریریه بود و یا معاون تحریریه.....خدایش رحمت کند که خاطرات خوش من با او پس از کناره گیری همیشگی اش از مطبوعات و انزواطلبی و وبلاگ نویسی رقم خورد.