آدمی برای داشتن یک زندگی سعادتمند، نیازمند بینش
وآگاهی است و آموخته هایی که از طریق مطالعه کسب می شوند، مقدمه ای برای زندگی
هستند. مطالعه یکی از مهم ترین راه های زندگی سعادتمندانه است. انسان برای موفقیت
و نیل به سعادت در زندگی، به الگوهای رفتاری نیازمند است. وجود حس همانند سازی در
انسان و نیاز به الگوهای رفتاری، ایجاب می کند که به الگوهای شایسته ای دسترسی
داشته باشد تا بدین وسیله شخصیت و رفتار خود را شکل دهد. الگوهایی که به وسیله ی
کتاب معرفی می شوند، نقش مهمی را در شکل دادن به شخصیت انسان ایفا می کنند. به لحاظ
تاثیری که الگوهای برجسته ی اخلاقی در شخصیت انسان دارد، مطالعه زندگینامه بزرگان
مشاهیر و فرزانگان می تواند بسیار مؤثر واقع شود.
ترویج مطالعه موضوعی چند وجهی است و شامل سطوح
خرد و کلان است. اگر از سطح کلان به آن نگاه کنیم، راهبردی ملی و نیازمند توجه و
برنامه ریزی برای حلقه های گوناگون مطالعه است. این حلقه ها شامل تألیف، نشر، برپایی
نمايشگاه و تجهیز کتابخانه های عمومی و ... است. یک سوی این حلقه، دسترسی به کتاب
های مناسب و ارزان و سوی دیگر آن، ایجاد انگیزه برای کتابخوانی است.
برای اینکه سرانه ی مطالعه افزایش یابد، این
کار باید از نظر مردم به عنوان یک فعالیت ضروری شناخته شود. تا زمانی که مردم
مطالعه را فعالیتی زائد و بی فایده بدانند سرانه ی مطالعه همچنان پایین خواهد بود.
معضل مطالعه در کشور مانند بسیاری دیگر از مشکلات فرهنگی، یک مسئله تک بعدی نبوده
و عوامل بسیاری در به وجود آمدنش صاحب نقش اند. برای حل این مشکل ابتدا باید این
عوامل و نقش آن ها را شناسایی کرد. عوامل متعددی در پایین بودن سرانه مطالعه در ایران
نقش دارند که مهم ترین عامل، عدم احساس نیاز به مطالعه از سوی اقشار مختلف جامعه
است.
در شرایط کنونی و برغم توسعه گسترده و حیرت آور
فناوری های جدید ارتباطی و شبکه ارتباطات مجازی در جهان، تالیف و انتشار سنتی کتاب
و کتاب خوانی همانند روزنامه و روزنامه خوانی همچنان جایگاه و اهمیت و نقش خود را
داراست و هیچکس نمی تواند مدعی شود که روش سنتی در سایه ی شیوه های جدید و مدرن
اطلاع رسانی و کسب آگاهی قرار گرفته هرچند تکنولوژی جدید تحول عظیم و شگرفی در این
عرصه ایجاد کرده است و کسی نمی تواند منکر این دگرگونی شود.
این یک تصور غلط است که فکر کنیم توسعه شبکه
ارتباطی اینترنتی، مخاطب و علاقه مندان به مطالعه و تحقیق را از کتاب بی نیاز کرده
است. هر چیز جای خود را دارد و کتاب و انتشار مکتوب و سنتی آن، همچنان بر حضور و ایفای
نقش جدی خود تاکید می ورزد. پس دولت ها و سیاست گذاران فرهنگی نباید از این مقوله
مهم غافل شوند، بلکه باید به منظور ترویج فرهنگ تالیف و انتشار کتاب و کتاب خوانی
در جامعه با هدف بالا بردن آگاهی و اطلاعات مردم و سطح فرهنگ جامعه، برای تولید
علم بیشتر تلاش وافر نمایند.
حل این معادله بسیار ساده است که آیا تاثیر پذیری
یک ملت و فرهنگ عقب مانده و بی اطلاع و بی سواد، از فرهنگ بیگانه محتمل تر و پرهزینه
تر است یا ملت و فرهنگی که اهل مطالعه و تحقیق و پژوهش است؟ بی تردید جامعه ای که
در آن فضای مطالعه، پژوهش و تحقیق، به لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری، به شکل مطلوب
و بدون قید و بندهای دست و پاگیر فراهم باشد کمتر از فرهنگ و القائات بیگانه تاثیر
می پذیرد تا جامعه ای که از فرهنگ مطالعه و تحقیق دور است.
سرانه مطالعه در کشورها به رشد فرهنگی آن ها و
به طور گسترده تر به توسعه انسانی در هر کشور مربوط می شود. به این معنا که هر چه
سرانه مطالعه بالاتر باشد -به شرط وجود دیگر عناصر- آن کشور از رشد فرهنگی بالاتری
برخوردار است و برعکس، یعنی هر چه از رشد فرهنگی بالاتری برخوردار باشد سرانه
مطالعه بالاتر خواهد بود. جامعه جهانی هر روز در پرتو تحولات جدید، تکنولوژی
های مدرن و روزآمدی را به جامعه ارائه می دهد. در این میان اگر کسی از
دانش و فن و تکنیک روز عقب بماند هیچ فرصت جبرانی برای سال های از دست رفته
ندارد و در نتیجه در بسیاری از مسائل همگام و هماهنگ با دیگر افراد جامعه
نخواهد بود. بسیاری از افراد جامعه با آن دقت و وضوح لازم این عوامل را
متوجه نشده اند. اگر بخواهیم جامعهای پیشرو داشته باشیم و هر روز فاصله ما
از نظر تمدن و تکنولوژی با جوامع پیشرفته بیشتر نشود، همچنین اگر بخواهیم از
نظر فرهنگی جامعه ای بهنجار داشته باشیم، یعنی جامعهای که بتواند از یک
تاریخ و فرهنگ غنی و عظیم حمایت کند و حامی و نماینده آن در بین کشورهای
دیگر باشد، باید برای اهمیت و ارزش دادن افراد به مطالعه عمیقاً در اندیشه
بود و به شکل وسیعی برنامهریزی کرد، زیرا ما چه بخواهیم چه نخواهیم تکنیک،
دانش و فناوری روز به ما دیکته خواهد شد. پس جامعه باید وسایل ارتقاء و زمینه
های ایجاد آن را فراهم کند.شايد تجديد نظر درساختار ورفتار بعضي تصميمات لاجرم
بنمايد .مواردي كه نقش بزرگتري دارد.
تهديدهاي پيش روي اين آرمان را ميتوان درابعاد
زيادي جستجو كرد ليك به اختصار درچند بند ميتوان خلاصه اشاره نمود:
جايگاه
آموزش سنتي ورسمي: متخصصان بر این باورند که آموزش رسمی در بی علاقگی مردم به
مطالعه، بیشترین نقش را دارد. در مدارس به دانش آموزان اینگونه القا شده است که
کتاب غیر درسی خواندن، ضد درس است و این باعث شده که از همان ابتدای تحصیل به
مطالعه بی علاقه شوند. نقش نظام آموزشی در گسترش و نهادینه ساختن فرهنگ مطالعه و
کتابخوانی کلیدی و سرنوشت ساز است. نظام آموزشی در واقع بخشی از شخصیت دانش آموزان
را می سازد و چنانچه یکی از مولفه های این شخصیت، مطالعه باشد قطعا سرانه مطالعه
در ایران بالا خواهد رفت.
جاي
خالي كتاب درخانواده: جایگاه وسایل مختلف گذران اوقات فراغت در خانواده ها شناخته
شده نیست. از این رو به نظر می رسد در خانواده های ایرانی بیشترین وقت به رسانه های
الکرونیکی (تلویزیون، ماهواره و بازی های رایانه ای) اختصاص می یابد. مطالعه امری
اکتسابی است و گرایش به آن را میتوان از دوران کودکی پروراند و تقویت کرد، پس به
جا است که والدین در کنار زحماتی که برای فرزندان خود میکشند، هزینهای را نیز
برای تهیه و خرید کتاب متناسب با سن کودک خود هزینه کنند. اگر کتابخوانی در کودکان
ادامه دار باشد، کودکان از همان ابتدای زندگی به کتابخوانی عادت پیدا میکنند و با
تقویت، این عادت به رفتار تبدیل میشود. وقتی فرد لذت مطالعه را چشید و به آن
احساس نیاز پیدا کرد، دیگر کتاب و کتابخوانی را رها نخواهد کرد.
عدم
توجه رسانه ها: مطالعه بر اثر نیاز افراد جامعه ایجاد می شود اما فرهنگ کتاب و
کتابخوانی و وجود چنین نیازی در بین مردم ما به خوبی جا نیفتاده است. برای
آگاه سازی افراد و ترویج فرهنگ مطالعه باید بستر سازی هایی از سوی کانون
خانواده، مسئولان و خصوصاً وسایل ارتباط جمعی صورت گیرد تا نسل های آینده،
نسل هایی کتابخوان باشند. امروز رسانه هاي اجتماعي، روزنامه ها و مجلات باید
نسبت به این مسئولیت اجتماعی مهم وقوف و آگاهی یابند. ما می بینیم در برخی
از دوران ها آگاهی مردم رشد می کند و این مساله در رفتارهای سیاسی و اجتماعی
آن ها نمایان می شود.
حال انتخاب باماست وبايد پاسخي منطقي براي اين
پرسش بيابيم كه هزينه هاي كدام روش بيشتراست:
كاشاني مطلع وآگاه به پشتوانه مطالعه وانس
باكتاب يا كاشاني وابسته به انديشه هاي ديگران وبيگانه با آگاهي ومطالعه...
كماكان دو روز ازدومين نمايشگاه كتاب كاشان
باقيست...!!!