اینجانب بعنوان کوچک ترین عضو جامعه بزرگ بازنشستگان کشوری و لشگری که در راه فخر و عظمت کشور مدیریت کرده اند و هم اینک با کوله باری از علم و تجربه خانه نشین شده اند و مورد جفای بی عدالتی ها قرار گرفته اند.
بر خود فرض می دانم که مراتب خرسندی ام را از اتفاق دیروز که ذی نفعان بازنشسته محترم تامین اجتماعی به بخشی از حقوق حقه خود رسیدند را اعلام نمایم و از مسئولین ذی ربط نیز که پنج ماه متوالی خواب را به چشمان خود حرام کردند تا گره از این معادله چند مجهولی و معمای سر به مهر را با سر انگشت تدبیر باز کنند تشکر و قدردانی نمایم.
هر چند که افزایش حقوق خون جگر خوردن دارد، انتظار دارد، تهدید و تطمیع دارد، پاس کاری دارد، وقت اضافه دارد، چشم انتظاری دارد، این نیست که در هم ضرب کنند و در اولین ماه سال مشتاقانه در حساب ها بنشانند.
در نتیجه این رویدادها، مملکت به التهاب می افتد، ملت از ترس و اضطراب نقره داغ می شوند تا حقی به حقدار برسد.
به این راحتی که نیست،البته این هم برای خودش نوعی سیاست است، افزایش حقوق راحت الحلقوم نیست که بگذارند در دهان تا آب شود و شیرینی آن بر دل جان بشیند، باید هزار مرتبه قطع و وصل شود، امروز به فردا، این طرح به آن لایحه، حیاط به صحن، شدنی ها و نشدنی ها، تا بلاخره راوی بعمل آید که تصویب شد.
دیروز که گلخند لبخند و امیدبر لبان بازنشستگان محترم تامین نشست ما نیز کمتر از آنان خوشحال نشدیم.
چقدر بهتر شد که بجای فروردین امسال الان تصویب شد: وگرنه این همه گردهمایی، محفل و مجلس بپا نمی شد، این همه مقاله، متن، یادداشت توجیهی، توصیفی و تشریحی به رشته تحریر در نمی آمد، باورتان می شود تا چه اندازه این پول ناقابل به آنان چسبید، به راستی بازنشستگان کشوری و لشگری اصلا فکرش را هم نمی کردند این اتفاق بیافتد.
به هر تقدیر به انسجام و یکپارچگی آنان خدا قوت و دستمریزاد می گوئیم و بنا نداریم کام این عزیزان را تلخ کنیم.
اما این موضوع پایان ماجرا نیست.
وقتی مطابق ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری ضریب افزایش حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری باید متناسب با تورم اعلام بانک مرکزی باشد، با وجودی که رشد کالاهای استراتژیک امسال را ننه جون هم تجربه کرده که افسانه ای رشد قیمت داشته است، بفرمایید، بازنشستگان کشوری و لشگری این ده در صد افزایش حقوق را به کدام زخم شان بزنند، این موضوع را آنان کجای دلشان بگذارند.
بله حق گرفتنی است، آنان برای رسیدن بحق جان،اعتبار و آبروی شان را در طبق اخلاص گذاشتند و ما کشوری و لشگری ها تماشا کردیم، حالا نوش جانشان، افزایش مستمری آنان ۳۸ درصد باضافه ی ۵۱۵ هزار تومان شد نوش جانشان، حقوق مدیر بازنشسته کشوری از راننده بازنشسته تامین اجتماعی اش کمتر شد، نوش جانشان، اصلا در زمان اشتغال باید جای شان را با هم عوض می کردند باز نوش جانشان،آنان اجتماع بزرگتری هستند، صدای شان می رسد، بله درست است نوش جانشان، بعضی وقت ها کیفیت فدای کمیت می شود، بله گل کاشتند، نوش جانشان، در زمان اشتغال، ما حق بیمه بیشتری را پرداخت می کردیم، مهم نیست نوش جانشان.
بزرگواران بازنشسته کشوری و لشگری بدانیدو آگاه باشیدسفره افزایش مستمری بازنشستگان برچيده شد، همین افزایش ده درصدی هست و بس، بقیه اش داستان سرایی است.
وقتی عدالت ذبح می شود که تکرار می کنم:مطابق ماده ۱۲۵ ضریب افزایش حقوق امسال ده درصد نبود بلکه متناسب با نرخ تورم تعیین می گردید، هم چنین وقتی که متناسب سازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری نیز با توجه به لحاظ اعتبار لازم در بودجه سنواتی ۱۴۰۱ صادر می شد. عدالت جاری و ساری می گشت. حال دیوان محاسبات دلایل آن را باید گزارش دهد.
اکنون بیائید با همان ده درصد بسوزیم و بسازیم، چون حقوق ما عین سکوت ماست.
در خاتمه به فراست در می یابیم که حق با صدای بلند گرفتنی است نه با فکر بلند...
یاعلی