کربلا مغناطیس قلب ها، میعادگاه عاشقان، قبله گاه عشاق، مرکز ثقل هستی و مقیاس دل ها همه را حول محور اربعین طواف می دهد.
به گزارش خبرنگار پورتال خبری کاشان، امسال هم رزق اربعین به برکت دعای دوستان در کامم شیرین شد و مسافر کربلا شدم.
بعد از گرفتن ویزا و بلیط پرواز برنامه چهارمین سفر اربعین را باخداحافظی دوستان و آشنایان و اقوام و همسایه هاو همه آرزومندان کلید زدم تا از شهد شیرین زیارت اربعین همه را شریک لحظات ناب و روحانی سفر عشق کنم.
بعضی ها را با پیامک، بعضی ها را با تلگرام و بعضی ها را با تلفن در لحظات قشنگ زیارت سهیم کردم اما این اشک و بغض و شنیدن صدای هق هق گریه و التماس دعای قلبی همه بود که به من نورانیت و معنویت باطن داد و دلم را جلا داد.
هر کسی نغمه و زمزمه ای روحانی داشت و دلم را تکان می داد یکی می گفت حرم عباس برآیم نماز بخوان، دیگری التماس می کرد حرم امیر المومنین علیه السلام برایش قنوت عشق بگیرم و دوستی می گفت بین الحرمین صدایم کن.
آن یکی می گفت مقام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برایم نماز بخوان و مادری با بغض و اشک و آه، در حرم ساقی تشنه لب کربلا ترنم باران داشت و آرزوی زیارت طفلان مسلم بن عقیل دو طایر دلخسته ای که در دستان حارث لعنت الله علیه لاله بی سر شدند.
توصیف لحظات خداحافظی و واگویه های دلی ملتمسین کربلای حسینی کبریت احمری بود که خرمن دلم را مشتعل به نور معرفت و بصیرت حسینی می کرد و رسوبات غفلت از لحظات ناب سفر را در وجودم ذوب می کرد.
لحظاتی که با خداحافظی همه عزیزان حتی با جواب پیامک های منقلب کننده تحول روحی زیبایی در جان و جسمم شکوفه می زد.
امسال دیگر نمی گویم می خواهم برای جاماندگان از سفر عشق گزارش دهم معتقدم همه شما با من، در قلبم، قدمم، اندیشه ام و دلم چون ستارگان آسمان می درخشید و حضور دارید، پس چنین می سرایم! همسفران همه کسانیکه از طرف سیدالشهدا اسامیتان روی خط تلفنم زنگ خورد و بر صفحه پیامک دعاگو و نایب الزیاره تان شدم
بیایید کربلا منتظر ماست بیا تا برویم ژاله و اشک مهیاست بیا تا برویم.
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله هر که دارد سر یاری ما بسم الله
کوله پشتیم را مزین به عکس برادر شهیدم سید فرهادی که بهانه رفتنش را بازکردن راه کربلا سرود برداشتم و با پرچم کوچکی که متبرک به اسامی یا حسین مظلوم ، یا زهرا و یا ابالفضل به رنگ طلایی روی زمینه مشکی آن می درخشید یا علی گفتم و قدم از خانه پدر بیرون نهادم.
از مسیر خانه تا فرودگاه باز به تعدادی از دوستان و آشنایان تماس گرفتم و از انرژی و دل شکسته و التماس آتشینشان پر پرواز گرفتم.
فرودگاه که رسیدم همه جماعت با یک توشه مشترک از کوله بار عشق و رمز واحد لبیک یا حسین در آسمان چشمانم عاشقانه ترین تصویر دلدادگی را تاباند و دلم را به انوار حسینی درخشاند.
همراهی، همدلی، مهربانی و صبوری عشاقی که اربعین بهانه شده بود تا همه را زیر یک بیرق به نام پرچم سرخ حسینی بر بوم عشق و بندگی قابی از زیباترین تصاویر ناب کند.
تحویل بار و صدور کارت پرواز و عبور از گیت ها و کانتر خروجی مرا از همیشه سبکبال تر کرد و به سوی نور حرکت داد
ساعت 30: 10 دقیقه صبح روز چهارشنبه 10 آبان 1396 مطابق با 12 صفر 1439پای از زمین برداشتم و با گام گذاشتن بر پله های شرکت هواپیمایی تابان و پرواز به فرودگاه بغداد دلم موج در موج ابرهای آسمان که ذرات نور خورشید از لابه لای آن می درخشید جام هفت رنگی از شوق و تمناو شکوه عشق می شد.
خلبان کلانتری مدت پرواز را یک ساعت و 10 دقیقه اعلام کرد و هواپیما از زمین اوج گرفت و همراه با آن دلم چون کبوتری تشنه به سمت کربلا بال می گشود تا از سفره حقیقت بی سر دانه دانه معرفت برچیند و کام از زلال ناب بصیرت سیراب کند.
امسال سفرم را با زیارت سامرا و کاظمین و حضرت سیدمحمد عموی بزرگوار و صاحب کرامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آغاز می کنم با اذن ورود از نرجس خاتون مادر صاحب الامر به عتبات عالیات از حکمت بانو حکمیه خاتون و زیارت جامعه امام هادی و شرح بی نهایت سرداب اذن ورود به مشک عطر ناب نقوی و مهدوی معطر کنم.
این اربعین گام هایم را از کاظمین و سامرا متبرک می کنم تا راز سر بر نی را از نجوای عسگری در سفر عشق مشق کنم.
یا صاحب الزمان مهدی فاطمه یوسف زهرا پرده نشین غیبت زیارت اربعین جدت را که در فرازی از ناحیه فرمودی هر صبح و مسا گریه وندبه می کنم و در مصیبت عاشور خون می گریم با عتبه بوسی حرم شریف پدر و مادر شریفت و جدت در سامره آغاز می کنم و از عمه ات حکمیه خاتون مدد می جویم با سلام و عطر رضوي از دیار مشهد و قم از آستان خورشید و ماه بر دامان جواد الایمه و باب الحوایج موسی بن جعفر علیهما السلام در کاظمین دست
توسل می زنم از کرامات سید محمد باب شفا و ش فاعت می گشایم.
یا صاحب الزمان آغاز می کنم زیارت اربعین را به نیابت از همه شهدا از صدر اسلام تا کنون، تمام انبیا، اولیا، علما، مراجع، فقها، نجبا، صلحا، زهاد، ابرار، اوتاد، نیکان، پاکان، درگذشتگان، حق داران، اموات بی وارث، بد وارث و با وارث، پدران، مادران، خواهران، برادران، عموها، دایی ها، عمه ها، خاله ها، زن دایی ها، زن عموها، عموزاده ها، خاله زاده ها، عمه زاده ها، معلمان، اساتید، شاگردان، دوستان، اقربا، آشنایان، نزدیکان، همسایگان، همسالان و همه محبین و عاشقان و دوستداران اهل بیت مسلمان و غیر مسلمان از زن و مرد، پیر وجوان، خرد كلان و همه عزيزاني كه تدارك و مقدمات سفر زایران حسيني را با قلم، قدم، زبان، جان و مال فراهم مي كنند.
لحظات نوشتن آخر گزارش ساعت15 :12 هواپیما فرود آمد خلبان گفت اینجا فرودگاه بغداد...
از برکت نام شهید مصطفی صدرزاده، مجید قربانخانی، عباس آسیمه، احمد قنبری، محمودرضا بیضایی، احمد محمد مشلب از لبنان همه از شهداي مدافع حرم وارد کاظمین و مشرف به زیارت جوادین شدم.
و حالا رسیدم به اولین منزلگاه و نخستین موکب تا شرح زیارت سامرا و کاظمین جرعه نوش شهد جان بخش و روح بخش قدسی اربعین باشید... یا زهرا
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.jpg)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
