کیسههای زباله را یکی یکی تکان میدهد بعضی هارا پاره میکند و زبالهای را که برایش پول
میشود، داخل گونی زهوار در رفته روی زمین میریزد. این روزها زباله ها برای زبالهگردان حکم نان دارد.
ساعت: 1:20 دقیقه است چون آب و هوا خوب است گذری به کوچه می اندازم، جوان زبالهگرد، به سراغ زباله های محله ما آمده و از آنجایی که در مرکزیت شهر زباله های زیادی وجود دارد، سهمش را برمیدارد و میرود.
جوان زبالهگرد که نامش «علی» است با کمری خم شده از سنگینی بار گونی، هن هن کنان برای پیدا کردن ضایعات به مسیرش ادامه می دهد و می گوید روزی من در این محله همین مقدار است الباقی اش برای زباله گرد بعدی.
این کار همیشگی علی است. او میگوید: نیمه های شب کل کوچه های مدنظرم را زیر پا میگذارم و گونیام را پرمیکنم.
علی از جوان های رها یافته از بند اعتیاد است،این کار را برای خودش انتخاب کرده است، به گفته علی: این شغل کثیف است اما برای منی که بخاطر ظاهر آشفته ام کار نمی دهند جای شکرش باقی است.
شبها به جای استراحت از کف کوچه ها و خیابانهای سر در میآورد و طلوع آفتاب با تنی خسته راه خانه ی پدری اش را پیش میگیرد.
امروز با این تن ضعیف چندین کیلو زباله جمع آوری کرده است و در آخر حساب و کتابها به گفته خودش حدود 300 هزارتومان عایدش میشود. علی میگه: امروز نرخ خرید پلاستیک قوطی و ضایعات خوب است.
خدا بده برکت، زبالههای شهر برای ما هم آب دارد و هم نان. خرج آدمهایی که از اعتیاد رهایی پیدا کرده اند زیاد است. از شب تا صبح کار میکنم تا دستم جلوی کسی دراز نباشد.
زباله شهر پول دارد
جمع آوری ضایعات هیچ شرایط خاصی ندارد. مقوا، کارتن، قوطی و بطری فلزی و پلاستیکی جمع می کنم. در شب بین ۵ تا ۶ ساعت در کوچه ها و خیابانها پرسه میزنم و در زباله خیابانهای و کوچه های شهر سرک میکشم. چون ارزش و قیمت زبالههای هر خیابان با یکدیگر متفاوت است.
آشغالهای مناطقی مانند خیابان امیرکبیر خ بهشتی و محدوده پاساژ ها ارزش بیشتری دارد و چیزهای با ارزشی را در سطل زباله میریزند، اما در مناطق متوسط و کم درآمد، خانوادهها خودشان زبالههای با ارزش را جدا میکنند و به ضایعاتیها میفروشند.
در تابستان تا ساعت 7 صبح کار میکنم، ولی در فصل سرد چون هوا زودتر تاریک و سرد میشود نمیتوانم بیش از این کار کنم و زودتر به خانه بر میگردم تا زباله ها را تفکیک کنم.
این شغل سود زیادی دارد، اما سود کلان آن در جیب گاراژدارها و خریداران ضایعات میرود و پول ما زبالهگردها که تا خرتناق در زباله هستیم در مقایسه با آن هیچ چیزی نیست.
همیشه پول نقد دارم
زباله شهری در برخی از مناطق کاشان، به نحوی است که زبالهگردی را به شغل دائمی تبدیل میکند. وی می گوید زباله گرد ها زیاد شده اند دست زیاد شده و مهاجران افغانی هم در زباله گرد ها زیاد شده است و کار مارا کساد کرده اند.
اغلب کارگران روزمزد و فصلی به دلیل همین درآمد نسبی به زبالهگردی روی آوردند. «حسن» تا همین چند وقت پیش در کار ساخت و ساز بود و به عنوان کارگر ساده آجر دست بنا میداد و ملات آماده میکرد، پول زبالهگردی زیر زبانش بیشتر مزه کرده و کارگری را رها کرده است.
او میگوید: اینجا کارش از کار ساختمانی بهتر است. جدا از مبلغ دستمزد و سختی کارش، اینجا تا پول ندهند، زباله را نمیدهیم. به همین خاطر همیشه پولش نقد است.
خیابان ها را طی میکند هر چند قدمی که راه میرود، دولا شده پاکت زباله را زیرو رو می کند و اگر بطری پلاستیکی یا مقوا در ان باشد ، برمیدارد.
هرچند که گونیاش در مقایسه با زبالهگردهای دیگر زباله کمتری در آن جای میگیرد، اما به قول «حسن زباله گرد مهاجر» برای خرج امروزش بس است. او میگوید: با جمع آوری زبالههای انداخته شده در خیابان زندگی میکنم.
با وجود اینکه مسئولان درباره تفکیک زباله زیاد صحبت کرده اند ولی اقدام زیادی برای فرهنگ سازی تفکیک زباله انجام نشده است این معضلی است که هم مسئولان و هم مردم باید آن را جدی تلقی کنند و در این باره فرهنگ سازی شود.
همچنین ارزشمند شدن زباله خشک موضوعی است که به فعالیت زباله گرد ها در این چرخه دامن زده است.
به دلیل اینکه پروسه تولید کاغذ گران شده است و به همین دلیل بسیار راحت مقوا و کاغذ را میخرند. گرانی فلزات نیز عامل دیگری است که به ادامه فعالیت در این چرخه دامن زده است.