یکی از جلوههای سیرو فیالأرض همین است که تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه
همین لباس زیباست نشان آدمیت
سفر به سرزمین جان یعنی که حقیقت این است که چشمها کور نیست بلکه دلهایی که در سینه هاست کور است (سوره حج آیه ۴۶ )
این از مقدمه خوب حرف حسابت را بگو و تمام کن
راستش تا به یاد داریم و تاریخ عرفی نشان میدهد شاهان و سلاطین با کبکبه و دبدبه آمدهاند گرفتهاند پس دادهاند لشکر و خدم وحشم جمع کردهاند پدر بر پسر پسر بر پدر شوریده اند کشته اند و کشته شدهاند و مردم مادرمرده را از دم تیغ گذراندهاند تازه دوقورت و نیم هم باقیمانده دارند.
عجبا رو را برم ویران کردهاید شکمچرانی کردهاید، حرمسراهای تان هم که همیشه سبز بوده است تازه حالا شدهاید برای ما تاریخ، مرده شور این تاریخ را ببرند راست و دروغش گردن خودشان اما درد جای دیگری است آنجاکه کافهنشین شبه روشنفکر از خدا بیخبر میگوید ایرانیها حافظه تاریخی ندارند میگویند حاکمان ما حافظه تاریخی ندارند و جالبتر اینکه میگویند ما تاریخ هستیم و شما تقویم یعنی که ما میمانیم و شما میروید و محو میشوید.
البته شما آنهمه پررو هستید که بخواهید بمانید تا سرنا را از سر گشادش باد کنید پس بزنید تا روشن بشوید!
اما خوشبختانه این ماندگاری دست شما نیست دست هیچکس نیست از آن روزی که تکنولوژی و تکنوکراسی شد محور زندگی و معنا و خدا از زندگی بیرون رفت و حذف شد «فانسهم أنفسهم« و انسان و خواستههایش شد دائر مدار عالم تا با تفکر منحط داروینیسم بهشتی زمینی برای خود بسازد و کافهنشین فلکزده هم به تقلید از غرب بیخدا سر تا پایش را غربی کرد و سنگ سکولاریسم را به سینه کوبید و ناگهان احساس کرد که راه ماندگاری از همین جاده میگذرد.
راستی از شیطان ماندگارتر چه کسی است تاریخ کافهنشینی سکولاریستی است روشن فکر کافه نشین که در رؤیاهای دودآلود خود غرق است و امیدوار است که به مدد تاریخ عرفی این سرزمین ماندگار بماند و به تاریخ بپیوندد.
نمیدانست که روزی تاریخ مقدس بتدبیر مردی الهی و روح اللهی آغاز خواهد شد که مردمان آن تاریخ ماندگاری را در ذیل سایه رحمت الهی میدانند و ماندن یا نماندن را به اختیار و اراده الهی میدانند و راضی هستند به رضایت او ازاین رو است که مردان الهی ماندگارند و کافه نشین فلکزده تقویم
نگاه کنید به ماندگاران تاریخ که همه از حکیمان و عالمان و دلدادگان به حضور رحمت الهی هستند.
کافهنشین زیست مؤمنانه را در نمییابد و اگر هم حرفش را بزند التقاطی و انحرافی است زیست سکولاریستی و مقلدانه همان تاریخ شاهان ماضی است که اینگونه ماندگار شدهاند اولیاء طاغوت به تاریکی و ظلمات راهبری میکنند و دست در دست شیطان دارند.
تاریخ مقدس روحاللهی همان گمشده بشر امروز است که احساس بیپناهی میکند احساس پوچی و نیست انگاری او را کلافه کرده پناهگاهی میجوید و راه نجات میخواهد به دنبال قدرتی شکست ناپذیر است که این همه ذیل سایهی رحمت و رحمانیت الهی بدست می آید و بس
آقا مرتضی میگفت ما آمدهایم تا تاریخ را دیگر بار بنویسیم تاریخ حقیقی را ما نوشتهایم چنان که حکیمان و عالمان و ادیبان و شاعران باایمان به همین سیاق ماندگار شدهاند اولیاء طاغوت اگر هم ماندگار شوند در ذیل سایه شیطان میزیند.
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هر چه بر سر ما میرود ارادت اوست.
حالا هی بزن تا روشن بشی آری ماندگاری شما کافه نشین های شبه روشن فکر دلداده به عرق و ورق و می و شاهد جز خسران برای بشریت حاصلی ندارد و من تا به یاد دارم و خوانده ام بنای اصالت شما بر دروغ و کذب پایه ریزی شده است و از این روست که حکیم می فرماید در زمین بگردید و عاقبت دروغ گویان را ببینید که به چه روزی افتاده اند.