در تاریخ جهانی 27 فوریه مطابق با 8 اسفندماه توسط هلن کلارک ، مدیر برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) و نخست وزیر سابق نیوزیلند ، روز جهانی سازمان های مردم نهاد نامیده شده است. زمان شکل گیری سازمان های غیردولتی به تاسیس سازمان ملل در سال 1945 بازمی گردد برخی نیز سازمان صلیب سرخ جهانی را اولین سازمان مردم نهاد جهان نامیده اند که در سال 1863 میلادی تاسیس شد.
در ایران نیزیست و دوم مرداد روز ملی تشکلها و مشارکتهای اجتماعی است. شورای فرهنگ عمومی و شورای عالی انقلاب اسلامی در سال 98 بود که بیست و دوم مرداد ماه را به این نام تصویب و ابلاغ کرد و در تقویم رسمی کشور نیز درج شد.
سازمان های مردم نهاد یا سمن ها از دیرباز در ایران در قالب موسسات خیریه از طرف مساجد ، هیاتهای مذهبی، صندوقهای قرض الحسنه، انجمنهای اسلامی حتی قهوهخانهها و زورخانهها وجود داشته و ایفای نقش می کردند که سرانجام در مردادماه سال 1384 بود که آیین نامه اجرایی تاسیس و فعالیت سازمانهای غیردولتی توسط دولت اصلاحات تصویب و اجرا شد. و پس از آن تشکلهای اجتماعی تحت عناوینی چون کانون ،جمعیت، انجمن، مرکز، گروه، پویش، موسسه و .... فعالیت خود را آغاز نمودند و دربرخی از امور جامعه به بالا بردن سطح رفاه قشرهای محروم و یا بالابردن سطح آگاهی عموم مردم ،حمایت از زندانیان ، حمایت از بیماران، معتادان، بیمارهای خاص و دهها مورد دیگر پرداختند.
حال این سوال مطرح است که نقش سازمان های مردم نهاد چیست ؟ آیا این سازمان ها میتوانند در پیش برد اهداف دولت ها و حاکمان تاثیر گذار باشند یا حضورشان سبب اختلال و بی نظمی در سیستم حکومتی است؟ استبداد یا مشارکت احاد مردم در تصمیم سازی و تصمیم گیری ها ؟ کدام یک کارآ تر است؟ آیا در یک نظام مردم سالاری واژه "مشارکت" فقط به شرکت در انتخابات و انتخاب رئیس جمهور و یک یا چند نماینده محدود می شود ؟ یا مفهوم وسیع تر و گسترده تری دارد؟
رشد روز افزون جمعیت شهری و پیشرفت های حاصله در نوع زندگی بشر، باعث بوجود آمدن مشکلاتی جدیدتر و نیازهایی به مراتب پیشرفته تر از قبل شده است که در این وانفسا دولت ها به این نتیجه رسیده اند که به تنهایی قادر به فائق آمدن به تمام این مشکلات نیستند و نقش و مشارکت مردم بیش از پیش نیاز است. از مشارکت های فردی گرفته تا نقش آفرینی های داوطلبانه مردم در گروه ها و جمعیت های مختلفی که در یک نظام وجود دارد. بی شک بزرگترین دستاورد چهل ساله جمهوری اسلامی یعنی انقلاب اسلامی حاصل یک مشارکت همه جانبه و جدی است که در تاریخ ایران رخ داده است پس تاثیرات این مهم غیرقابل انکار و اساسی است.
اما چرا معنای واقعی "مشارکت" تنها در مواقع اضطرار و بحران برای دولت ها پر رنگ می شود. در صورتی که وقتی نگاهی به کشورهای جهان می اندازیم، کشورهایی موفقتر هستند که زمینه مشارکت مردم را در همه امور آماده کردهاند. نه فقط در جریان های فرهنگی بلکه در اقتصاد نیز همین گفته صدق می کند، همانند کلاسیک ها معتقد به مکانیسم بازار آزاد ؛ یعنی عدم مداخله دولت ها در بازار های آزاد ،خود سبب تنظیم بازار می شود.
در قالب های کوچکتر و در زندگی شهر نشینی نیز نقش مشارکت نهاد ها و سمن های غیر دولتی اهمیت پیدا می کند . مشارکت مردم در تصمیمات شهرداری ها و شوراها ، نقش آفرینی مردم در سلامت جامعه و بهداشت عمومی به خصوص در روزهای مواجهه با ویروس کرونا ، مشارکت مردم در امور فرهنگی مانند ساخت و تجهیز کتابخانه ها یا مراکز آموزشی مختلف و.... و یا حتی حضور مردم در تشکل های محیط زیستی و گردشگری در جهت تحقق توسعه پایدار که بیش از گذشته شهر ها بدان نیازمندند . همه و همه از حلقه مفقوده ای به نام "مشارکت" رنج می برند.
شهر تاریخی کاشان نیز از دیرباز محل ظهور سمن ها و تشکل های پر شماری بوده که تاکنون اقدامات سازنده و بنیادی فراوانی رقم زده اند . اشاره به جمعیت کویر سبز کاشان در این موضوع خالی از لطف نیست ، سازمان مردم نهادی که بیش از بیست سال است در خدمت محیط زیست کاشان بوده و اقدامات تاثیرگذاری را در کارنامه خود دارد و سمن های زیادی نیز از دامن آن تحویل جامعه محیط زیستی کاشان شده که مجال برای نامبردن یکایک آن ها در این نوشته نیست.
متاسفانه در کشور ایران به جای بها دادن به سمن ها تلاش می شود تا انواع دست اندازها و ممانعت ها در پیش پای ایشان سبز گردد. مسئولان تلاش می کنند خود را در شعاع دید فعالان اجتماعی قرار ندهند و از ارتباط موثر با ایشان سر باز زنند.
به طور مثال در کاشان سمن های محیط زیستی هیج ارتباطی با اداره محیط زیست شهرستان ندارند، دریغ از یک همکاری کوچک . درحالیکه این افراد مطلع ترین و کارآمد ترین نیرو های این بخش هستند که میتوانند بازوی محرک قوی و چشم این سازمان ها باشند.
اما معضلات نامبرده سبب رکود و بی عملی در عملکرد سمن ها نخواهد شد چون ماهیت کاری ایشان چیز دیگری است که به هیچ وجه نخواهد گذاشت عملکرد حکومت ها مانع انجام آن شود.
بنابراین مدیران و کارگزاران این تشکل ها و جمعیت ها باید با تدابیر خود و بهره مندی از تئوری های روز مدیریت با نگاهی جامع و همه جانبه علاوه بر فعالیت اجتماعی خود ، به فکر اقتصاد مجموعه نیز باشند و بدانند که بقای هر سمن بدون در نظر گرفتن اقتصاد آن تشکل و اقتصاد افراد حاضر در آن ، امکان پذیر نخواهد بود ولزوما این اقتصاد است که در کنار فرهنگ موجب هم افزایی و کارآیی کوثر خواهد شد.
پایان میدهیم کلام را با شعری از شاعر کاشان:
من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن.
من ندیدم بیدی، سایهاش را بفروشد به زمین.
رایگان میبخشد، نارون شاخه خود را به کلاغ.
هر کجا برگی هست، شور من میشکفد.