به گزارش خبرنگار پورتال خبری کاشان، اولین روز سفر در زیارت اربعین امسال با تشرف
به مسجد مقدس سهله در صبح روز دوشنبه ۲۲ مهرماه ۹۸برابر با ۱۴ صفر ۱۴۴۱ مهمور به نام امام زمان(عج) و معطر به مشک مهدوی شد.
حضور زایران از هر نژاد، رنگ و زبان از ملت های مختلف در مسجد سهله تداعی حکومت جهانی مهدوی در عصر ظهور بود.
شهد شیرین و جان بخش هفت مقام مسجد سهله با نماز و دعاهای خاص آن بوستان دلم را مصفا کرد و قلبم را از تلالو نورش جلا داد.
حضور در مسجد سهله همراه با اقامه نماز جماعت ظهر و عصر در مقام امام زمان عجل الله شراب طهور آرامش و نورانیت را در جام جانم ریخت.
آشنایی و دیدن سیده امیرة و سیدة بتول که اصالتا عراقی ولی مقیم و ساکن هلند بودند و از اروپا برای زیارت اربعین به این کشور سفر کرده بودند در مسجد سهله شور حسینی را معنا می کرد و چنین فریاد میکرد این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست...
مسجد سهله را پس از انجام اعمال ویژه آن و اقامه نماز جماعت ظهر و عصر به طرف مسجد کوفه ترک کردم.
ساعت ۳:۳۰ عصر بود تازیانه های تیغ آفتاب در مسیر پیاده از مسجد سهله تا کوفه به شدت تو را به عطش می انداخت و جگرت را به یاد کام عطشان امام حسین علیه السلام و یارانش می سوزاند.
اما عطش ما کجا و عطش تشنگان کربلا کجا تو امروز با آب و غذا و چای و شربت و آب میوه پذیرایی می شوی و حتی بر سر و رویت آب و گلاب می پاشند و به تو خوش آمد می گویند هلابیکم هلابیکم یا زوار اما در کربلا آب مهریه فاطمه زهرا سلام الله علیها را بر جگرگوشه اش که هر شب مادر ظرف آب را برایش می گذاشت بستند و حتی از یک قطره اش به شش ماهه کربلا بزرگترین حجت مظلومیت و حقانیت عاشورا دریغ کردند و حنجرش از خنجر سیراب کردند.
با شور و شعور حسینی نگریستم و گریستم تا مسجد کوفه همنوا با رباب بر گهواره ای که آرزوهایش بر سر نی رفت از سیلاب اشک چشم گنهگار و قلب شکسته ام را جلا دادم.
از باب الرحمه وارد مسجد کوفه یکی چهار مسجد برگزیده بر روی زمین شدم انبوه جمعیت زایران در صحن مسجد در محل مقامات و داخل محراب امام علی(ع) با طنین تکان دهنده علی علی آنچنان تمام سلول های بدنت را به جوش و خروش می انداخت که گویی همین ساعتی قبل ندای فزت و رب الکعبه امیرالمومنین علی علیه السلام در مسجد طنین انداز شده است.
برق زیبای گنبد طلایی مسلم بن عقیل سفیر حسین(ع) که جماعت کوفی، ناجوانمردانه حضرتش را در بین دو نماز یکه و تنها گذاشت، چشمت را نوازش می کرد.
زیارت مسلم بن عقیل، مختار ثقفی خونخواه قتله حسین(ع) و اولاد و یارانش و هانی بن عروه از بزرگان کوفه که پیامبر اسلامی را درک کرد، در جنگ های جمل، صفین و نهروان همراه امام علی علیه السلام و میزبان مسلم بن عقیل در کوفه بود از جمله دیگر مقامات این مسجد عظیم الشان و مقصد زیارت زایران در نجف اشرف است.
مسجد کوفه را با همه شکوه و ابهت و جلال و معنویت آن نزدیک غروب ترک کردم و پس از زیارت مرقد شریف خدیجه دختر امیرالمومنین(ع) که در واقعه عاشورا از شدت عطش و دهشت این روز جان باخته است به طرف حرم امیرالمومنین(ع) حرکت کردم.
سیل جمعیت از شارع رسول چون دریای خروشان موج می خورد و دلها را شیدایی می کرد.
زن و مرد ، پیر و جوان ، کوچک و بزرگ علی گویان و حیدر حیدر گویان در تلاطم رسیدن به حرم مولی الموحدین بودند تا با اذن از مولای متقیان مشایه اربعینی را هروله کنان آغازکنند.
زمین و زمان از جوشش اربعینی ها با ندای لبیک یا علی پای ضریح مرقد شریف آن حضرت به خروش آمده بود.
زیارتنامه و نماز امیرالمومنین، حضرت نوح و آدم را که خواندم داخل صحن روبروی ایوان طلا نشستم و دلم چنین زبان گشود ایوان نجف عجب صفایی دارد حیدر بنگر چه بارگاهی دارد.
هر زایری فردی و گروهی زبان گرفته بود و در مصیبت عظمای کربلا نوحه سرایی می کرد و بر سر و سینه می زد.
دل کندن از حرم امام علی علیه السلام بسیار برایم سخت بود اما وقت اندک و باید خود را برای پیاده روی آماده می کردم تا پاسی از شب ماندم و بعد به بیت ابومحمد برگشتم و در آنجا استراحت کردم.
صبح زود پس از خداحافظی و تشکر از این خانواده با محبت و مهربان نجفی در کوفه برای عزیمت به سامرا و کاظمیه و زیارت جناب سید محمد عموی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خانه شان را به سمت محل حرکت ماشین های سامرا ترک کردم.
اربعین حکایت عجیبی است از حضور همه انسان هایی که از شهر و دیار و بلاد مختلف دنیا با رنگ و زبان و نژاد و قومیت و فرهنگ متفاوت هستند اما همه زیر پرچم حسین؛ کلمه واحده هستند.
همینطور که در حال صحبت با راننده عراقی و طی کردن کرایه به سامرا و کاظمیه و زیارت جناب سید محمد و برگشت به نجف بودم گروهی از جوانان غیور و‌نحیب استان زنجان هم آمدند که قصد این زیارات را داشتند و پنج مرد از کشور آذربایجان که اصلا زبان های عربی ، فارسی و حتی انگلیسی را آشنا نبودند و به زبان ترکی صحبت می کردند و توانستند از طریق جوانان زنجانی ارتباط بگیرند و همه با هم زیر پرچم اربعین همسفر شویم.
ساعت تقریبا 9:30دقیقه صبح روز سه شنبه 23 مهرماه98 برابر با 16صفر 1441 قمری بود.
ادامه مطلب در گزارش سوم از سامرا تا کاظمیه
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.jpg)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
.JPG)
