موج سوم به کساني تعلق دارد که فکر مي کنند
داستان بشري به انتها نرسيده و تازه آغاز شده است! در اين عصر همه چيز در حال تکوين
است و گاهي انسان هاي بي بصيرت سعي دارند همه جا آنرا سرکوب سازند. نگاه نگارنده
به اين قسم از نوع پيشرفت و نگاهي به برخي هنجارهاي اجتماعي در اين باب است.
اين مقال گفتماني است مابين مردم فهيم کاشان در
راستاي پاسداشت تلاش هاي بي فقه ي شهردار جهادي اين شهرستان، تعابير متفاوت و توصيف
هاي متعدد از شهر کاشان، قرن هاست که اين شهر را داعيه دار انواع و اقسام حرف و
مشاغل مشهور نموده است.
شهر هنرمندان، شهر گل هاي محمدي، شهر حوض هاي فيروزه
اي، شهر خانه هاي تاريخي، شهر شعرا، شهر علما، شهرسيلک، شهر.... ، هرکدام تابه حال
توانسته در کسب روزي براي قشر هاي مختلف و گاهي برندهاي تجاري! اوگاهي در بخش
فرهنگ شهرنشيني زبانزد باشد .
اين همه نه از اينکه در نفي آن برآييم، که
آنقدر دلايل کافي و مبرهن براي نگارنده، صاحبان هنر و علم و مسئولين اين جامعه شهري
وجود دارد که انکار آن از محالات روزگار است.
آنچه که در پيشاني سترگ اين شهر خود نمايي مي
کند علاوه بر آن چه بيان شد، يادآوري داستان گذر بر بازارمسگرها توسط يک جهانگرد
است که در کتاب تاريخ اجتماعي کاشان از آن سخن به ميان آمده است.
ديرينه ي
همت و کار آنهم با نان حلال و غيرت ايراني بودن دراين شهر بيش ازپيش به شهري
اقتصادي و هنري مبدل نموده است و در سايه اين تعاريف است که بسيارند هنردوستان و
گردشگران خاصه، دوستاران مناطق کويري، که خواستگاه اين تمدن بشري جزو آمال و درديدار
آن رغبت بسيار به خرج مي دهند.
کاشان براي اين مهم خود را آنگونه آراسته که
براي اين مهمانان آشنا، طرحي نو و خوشايند از خود تلقي مي نمايد. اما آنچه که در خيال
و باور اين مردم کمتر به آن پرداخته مي شود بالابردن پرچم همت و تلاش همسو با رشد
جوامع بشري خصوصا پس از عصر صنعتي جناب آقاي آلوين تافلر! به سوي موج سوم زندگي
بشري!که همانطور که امواج در تلاطم است محيط ماهم هماره در تنش و تحول و گاهي
تعارض است ونيز گاهي هر شهروند درذهن خود برخي تعابير را مايه برتري اين شهر مي
داند و ما از آن دور مانديم.
بد نيست
بدانيد که در اين دوره پيشرفت ها بر اساس ارتقاء سطوح مادي نيست بلکه شاخص تنوع
فراوان و غناي فرهنگي است و به سازمان هايي
بيشتر مي پردازند که در صدد رفع مشکلات اجتماعي باشند( دراين خصوص مي توانيد کتاب
موج سوم آلوين تافلر را براي شاخصه هاي اين عصر مطالعه نماييد)
و حال....
گذر زمان از دو دهه پيش توانست بر تغييرات فيزيکي
و فکري مجموعه ي شهري و فرهنگ شهروندي کاشان سرعت ببخشد، آن هنگام است که برخي
معابر شهر از کوچه به خيابان و خرابه ها به بوستان ها مبدل گشت.
گمان بر اين سو که دوران ترقي و پيشرفت رقم
خورده است که خود تصويري صحيح و مدبرانه بوده . هرچند يک ايست موقت آنهم بدليل
مواضع سياسي و اقتصادي و برخي واگرايي ها که شايد هر جامعه نوبنياد شهري درگير آن
باشد، حرکت در اين شهر راکند و شايد دربرخي زمان ها متوقف کرد!!
اما به مدد نيت و درايت صحيح و مديريتي مجددا
داستان همت و تلاش با نگرش فراتر رقم خورد و دوباره توانسته به تعبيري منشاء
کارگاه هاي کوچک شهري براي شهروندان گردد.
زلزله همت و تلاش جهادي توانسته است پس لرزه هايي
در شهر بيآفريند که گاهي شاهد تحول عظيم شهري همچون زايش دوباره برخي بوستان ها و
صداي غرش هواپيما هايي باشيم که مقصد آن ها ديار طوس است که همگي اخم را از چهره اين
شهر مي زدايد.
بازگشت اين همه طراوت به شهر حتي هر غير منصفي
را به تعريف و تمجيد از نمايش دگرگوني مشهود وا مي دارد.
دراين است که وقتي بر همگان روشن مي گردد که اين
واقعيت تاريخي در حال وقوع است، آستين همت از يک سو، دست مردانگي و مهرورزي از سوي
ديگر مي تواند اين عزم راسخ را به منصه ظهور کشاند و لباسي زيبا بر تن کاشان نمايد.
كاشان جان تازه اي گرفته است
کاشان اينک جان تازه اي گرفته و آن همه در
انتخاب شايسته اي است که هر شهروند در منتخبين خود براي مسند شوراها، شهردار و نماينده
مجلس براي بازگشت به اين هويت تاريخي از خود نشان داده است.
پس به تعبير سياست مداران براي گذار از اين پيچ،
يکدلي و همراهي شرط موفقيت است و در حاليکه
بسترهاي شهري يکي پس از ديگري در حال طلوع است کج انديشي و بداخلاقي به همراه بد
عهدي نه تنها ثمره اي نداشته که خود در مرگ اين پيشرفت دامنه دار شهر همت مي
گمارد.
اين شهر، شهر گل هاي محمدي، شهر خانه هاي تاريخي،
شهر مردمان خوب خدا بيش از اين تشنه است . و حال که همه بسترهاي انساني، فکري و
مالي مهيا شده است تنها گذاشتن شهردار در اين راه مهم، ظلمي نابخشودني به حال اين
مردم ديار کهن.