از ناهنجاريهاي اجتماعي که در طول تاريخ دامنگير
جامعه بشري، بخصوص جهان غرب بوده، مسئله خودکشي است.
طبق آمار سازمان بهداشت جهاني، سالانه بيش از
پنج ميليون نفر در جهان اقدام به خودکشي مي کنند که تقريبا پانصد هزار مورد آن
منجر به مرگ مي شود.
خودکشي در فرهنگ اسلامي به معناي عقب نشيني از
نيل به غايت کمال و سقوط به وادي حسرت و ناکامي است، بدين جهت اين عمل از نظر
اسلام حرام و محکوم است.
چنانکه در قرآن کريم مي فرمايد: «وَلا
تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إنَّ اللّه َ کانَ بِکُمْ رَحيما، وَمَنْ يفْعَلْ ذلک
عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْليهِ نارا»؛و خودکشي نکنيد! خداوند نسبت به شما
مهربان است. و هر کس اين عمل را از روي تجاوز و ستم انجام دهد، به زودي او را در
آتشي وارد خواهيم کرد.
پنجشنبه سوم تيرماه سال هزار و سيصد نود و پنج
حول و حوش ساعت 18 بعد از ظهر، خوابگاه دانشگاه کاشان شاهد اقدامي بود که در قدمت
50 ساله اين دانشگاه منحصر به فرد بود.
دانشجويي
به ادعاي برخي به دليل مشکلات مالي و به ادعايي ديگر به خاطر مسائل شخصي اقدام به
عمل خودکشي و مصرف سيانور مي کند و مرگ آرامي را براي خود رقم مي زند.
بحث اين کلام در زمينه اقدام اين دانشجو نمي
باشد بلکه به نگاه دانشگاه کاشان و مسئولين دانشگاه به اين اقدام است، اقدامي که در ابتداي کلام مطرح گرديد که به چه ميزان
شني بوده و از عرف دين خارج است.
از بنر هاي آويز در دانشگاه گرفته تا اطلاعيه
ها و حضور مسئولين دانشگاه و سايت دانشگاه همه و همه نشان از اين دارد که دانشجويي
نخبه از بين دانشجويان جدا شده و به ديار باقي شتافته است.
در همه
جا از توانمندي هاي علمي متوفي صحبت مي گردد و از تلاش هاي او قدرداني مي شود، اما آيا او به مرگ طبيعي از بين ما رفته است؟ آيا
اقدام او عمل حرامي نبوده است؟ آيا اين اقدام مسئولين از نظر فرهنگ ديني صحيح مي باشد؟
فرهنگ ديني به کنار آيا اقدام دانشگاه از نظر ساختار اداري مناسب است؟ اگر ايشون
دانشجويي بود که بر اثر تصادف و يا بيماري فوت مي کرد اين اقدامات از طرف مسئلين
انجام مي گرفت؟
آنچه
مشخص است متاسفانه مسئولين دانشگاه و حتي وزارت علوم دچار تناقض و پارادوکس اقدام
و عمل در دولت اميد شده اند، اين عزيزان
به يکباره فراموش کرده اند که دانشجوي دانشگاه کاشان دچار چه اقدامي شده است! اين
عزيزان براي مبرا کردن خود از اتهام يه پيام تلگرامي و اطلاعيه اي از طرف نهادي در
دانشگاه به طور کاملا نسنجيده معيارهاي ديني را زير پا گذارده و به شيوه اي شتاب
زده اي داراي تصميم گيري هاي جبران ناپذير مي گردند.