مصاحبه کننده : حسن صفري پيش از خواندن مصاحبه پيش رو نياز است اين سه بند به عنوان مقدمه خوانده شود : * بعدازظهر سهشنبه ۱۳ خرداد ۹۳ در حضور فرماندار کاشان : عليرضا جمالي به نقلقول فرماندار که گفته بود « من وامدار هیچ حزب و گروهی نیستم» اشاره کرد و اظهار داشت : شما { فرماندار } وامدار کسانی هستید که غریبانه عکس دکتر « روحانی » را در کوچه و خیابانهای شهر چسباندند ، شما وامدار کسانی هستید که عکس دکتر « روحانی » را وقتی میچسباندند مورد تمسخر واقع شدند و تلاش کردند تا آن ۸ سال تاریک را پشت سر بگذارند ، بغضی در گلوی من است که جای خالی آنها را احساس میکنم.... ما دوره خیلی بدی را پشت سر گذاشتیم ، ما هشت سال تاریکی را پشت سر گذاشتیم * آرش علوی نژاد نام مستعار يکي از فعالان انتخاباتی دکتر روحانی در کاشان ، 13 شهريور 93 : در انتخابات گذشته { رياست جمهوري سال 1392 } اگر چه بسیاری در دل ، همراه جریان « تدبیر و امید » بودند لیکن ریسک حضور در ستادها را نپذیرفتند و در خانه نشستند تا زمان بگذرد ، اما کسانی که در ستادها حضور یافتند ریسکی را پذیرفتند برای اینکه راه توسعه و پیشرفت کشور را تغییر سیستم مدیریتی میدانستند و برای رسیدن به هدفشان حاضر بودند از موقعیتها و منافع شخصی بگذرند .
* به راستي غريب و مظلوم کيست ؟ آيا غريب و مظلوم کسي است که براي چسباندن عکس دکتر روحاني بر در و ديوار شهر از موقعيت ها و منافع شخصي اش گذشته و .... ؟!
گفتن اين جملات از روي سادگي هم مضحک و خجالت آور است چه رسد به آن که عمدي در بيان آن باشد . غريب و مظلوم کساني هستند که به محض تجاوز دشمن بعثي به ميهن عزيزمان در خانه ننشستند ، ماديات و شيريني هاي دنيا را رها کردند و ريسک حضور در برابر گلوله هاي دشمن در جبهه ها را پذيرفتند و در 8 سال دفاع مقدس با ايثار جان و مال اجازه ندادند دشمن يک کيسه خاک جمهوري اسلامي ايران را به تاراج برد ، آنان ايثارگراني هستند که هنوز هم در برابر تمام سختي ها و مشکلات پس از جنگ مقاومت مي کنند و در مقابل بي مهري هاي و نامهرباني هاي برخي دولتمردان آبروداري مي کنند و خم به ابرو نمي آورند و هيچ کس را هم وامدار خود نمي دانند و راضي اند به رضاي خدا ، يکي از آنان جانباز شيميايي شهر ماست : علی مرادی که جراحات ناشی از بمب های شیمیایی دشمن بعثي و سرفه های مداوم و خون آلودش او را مجبور کرده تا ۳۰ سال برای کنترل خونریزی ریه هایش به صورت مرتب هر ۴۵ روز تا دو ماه ، راهی تهران شود و چند روزی را در بیمارستان ساسان بستری شود . در آستانه هفته بزرگداشت هفته دفاع مقدس به نزد این جانباز شیميایی کاشانی رفتیم تا یادی از اين ايثارگر گمنام شهرمان کرده باشیم و پای حرف های دلش بنشینیم . * علی آقا! ابتدا از خودتان بگویید؟ علی مرادی ، متولد ۲۰ تیر ۱۳۴۴ و بزرگ شده شهر کاشان هستم متأهل و دارای چهارفرزند سه دختر و یک پسر می باشم. * مشغول چه کاری هستی؟ ۲۵ سال سابقه خدمت در دانشگاه علوم پزشکی کاشان در واحد نگهبانی دانشکده پرستاری و مامایی را دارم. * اولین بار در چه عملیاتی و در چه تاریخی شرکت کردید ؟ شهریور سال ۱۳۶۳ برای نخستین بار به جبهه اعزام شدم که عملیات میمک در ارتفاعات مرزی میمک و سومار در غرب کشور اولین عملیاتی بود که به عنوان آرپیچی زن شرکت کردم. * در چه عملیات های دیگری شرکت نمودید ؟ عملیات ظفر ۱ در مناطق عملیات جزیره مینو و تنگه چزابه و بستان در تاریخ 17 خرداد 1364 عملیات ظفر۴ در منطقه سومار ، شمال غرب کشور به فرماندهی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در تاریخ 7 تير 64 عملیات کربلای ۱ مهران در تاریخ 10 تير 64 عملیات عاشورای ۳ در شمال فکه در 25 مرداد 64 * از فرماندهان خودتان چه کسانی را به خاطر دارید؟ شهید سروان جلیل شاکر– شهید سپهبد علی صیادشیرازی * اسامی چند تن از هم رزمانت که به خیل شهدا پیوستند ؟ منوچهر فرضیان – علی حاج بابایی – منوچهر آقا جانی – حسین بوستانی – فرض ا… حیدری – مهدی حق پرست و خلیل شاکر فرمانده گردان ۱۷۵ * چند بار مجروح شدید و از چه ناحیه ای آسیب دیدید ؟ - در تاریخ 21 آذر 64 در غرب سومار و ارتفاعات مسلط بر شهرهای مندلی عراق که در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن از ناحیه پهلوی راست و آرنج دست چپ وسر و گوش ها بخاطر موج انفجار مجروح شدم. - در تاریخ 17 فروردين 65 در غرب سومار و نفت شهر در اثر بمباران شیمیایی عراق ، از ناحیه ریه ، پوست و چشم شیمیایی شدم. که به بیمارستان ۵۲۸ صحرایی سومار و با هلیکوپتر به بیمارستان ۵۲۰ کرمانشاه منتقل و از آنجا برای ادامه درمان به بیمارستان ساسان در تهران منتقل شدم. دکتر فریدون مفخم صنیعی ، دکتر حسین رایگان ، دکتر عبدالله تعقل و دکتر طباطبایی پزشکان معالج بنده بودند. * وضعیت درمان شما چگونه بوده است؟ از سال ۶۵ تاکنون هر ۴۵ روز تا دوماه برای درمان به بیمارستان بقیه الله و ساسان رفته ام * یعنی نزدیک به سی سال است که شما هر دو ماه برای بستری به تهران می روی؟ تقریبا همینطور است که می فرمایید * الان وضعیت جسمانی ات چگونه است ؟ به طور مداوم خون ریزی ریه دارم و سرفه میکنم ، دارو مصرف میکنم و تحت نظر چند پزشک در تهران و کاشان هستم. * تحت نظر چه پزشکانی هستید ؟ در تهران دکتر قانعی و دکتر گوهری مقدم و در کاشان دکتر ارج ، دکتر سلیمانی و دکتر عبادی * چگونه به تهران می روید؟ با اتوبوس بین شهری * این وضعیت جسمی و رفت و آمدهای مداوم ۳۰ ساله شما را اذیت نمی کند ؟ راضی ام به رضای خدا * چه انتظاری از مسئولان دارید؟ در مسیر ولایت و خدمت به مردم گام بردارند. ما سلامت خودمون را برای خاطر خدا و دین و حفظ کشور داده ایم تا دین و کشورمان سربلند باشد. * چه چیز شما را آزار می دهد؟ بی عدالتی و عدم اشتغال فرزندانم بیش از این درد و رنج سی ساله و سرفه های خونی ام مرا آزار داده است. * با تشکر از شما بخاطر وقتی که در اختیار ما قرار دادید بنده نیز از شما و کلیه همکارانتون تقدیر و تشکر می کنم
|