پورتال خبري كاشان: طاهره دوست حافظ کل قرآن، نهج البلاغه و صحيفه سجاديه
ازموسسه اميرالمومنين عليه السلام کاشان که دراولين دوره مدرسه شبانه روزي حفظ نهج
البلاغه کاشان به عنوان مربي اصلي دوره فعاليت داشت دراين زمينه گفت: نقشه ي ايران
درمدرسه شبانه روزي حفظ يکساله نهج البلاغه کاشان تجلي يافته است.
وي که درمرداد ماه92 ودرآيين اختتاميه بيست و يکمين نمايشگاه
بين المللي قرآن کريم و در نخستين آيين تکريم از خادمان صحيفه سجاديه به عنوان «فعال برگزيده» ازسوي وزيروقت فرهنگ
وارشاداسلامي موردتقديرقرارگرفت؛مربي حفظ قرآن، نهج البلاغه و مدرس مفاهيم نهج
البلاغه و صحيفه سجاديه است که تاکنون مربي دوره هاي حفظ جزء 30 قرآن، روخواني قرآن و آموزش اشاره قرآن و نهج
البلاغه ويژه خردسالان و حفظ سوره بقره، حفظ يکساله قرآن، حفظ هفتگي نهج البلاغه و
مفاهيم نهج البلاغه و تفسيرصحيفه سجاديه در موسسه فرهنگي قرآن و عترت اميرالمومنين
عليه السلام کاشان بوده است.
دارنده رتبه اول کشوري در رشته حفظ خطبه هاي نهج البلاغه
در پنجمين دوره مسابقات ملي حفظ و مفاهيم نهج البلاغه در سال 90دراولين دوره مدرسه
شبانه روزي حفظ يکساله نهج البلاغه موسسه اميرالمومنين عليه السلام کاشان که ازتيرماه92تاپايان
خردادماه93به مدت يکسال برپابود؛به عنوان مربي اصلي دوره فعاليت داشت که برآن شديم
که به مناسبت عيدسعيد فطر مصاحبه باطاهره دوست رابه نظرمخاطبين برسانيم.
* اگراجازه دهيد ازاولين روز حضورتان درمدرسه شبانه روزي
حفظ نهج البلاغه شروع کنيم؛ازآن روزچه مطلبي رابه ياد داريد؟
اوايل تيرماه سال92 بود که به عنوان مربي ،وارد اولين
دوره مدرسه شبانه روزي حفظ نهج البلاغه شدم؛ روزخاطره انگيزي بود،از
دامغان،کرمان،اصفهان،قم،خميني شهر وچند شهر وروستاي ديگر به عشق مولا براي حفظ نهج
البلاغه آمده بودند؛گويا نقشه ي ايران درمدرسه شبانه روزي حفظ يکساله نهج البلاغه
کاشان تجلي يافته بود.
* به جزکلاسهاي روزانه ي ترجمه ومفاهيم وکلاسهاي هفتگي امام
شناسي،اخلاق وفصاحت که هرکدام مربي جداگانه اي داشت ؛قسمت عمده ي تدريس حفظ نهج
البلاغه دراين يکسال برعهده ي شمابود؛چه مطلبي ازدوران تدريس براي شما ماندگارشده
است؟
هر روز بعدازپرسيدن درس جديد،مرورصفحات قبل وتدريس درس
فردا،نوبت به بيان مفاهيم نهج البلاغه مي رسيد؛بخشي که علاقه مندان فراواني
داشت؛وقتي درمورد غربت و مظلوميت اميرالمؤمنين عليه السلام، اخلاق و تقوا در نهج
البلاغه و زيبايي هاي ظهور امام زمان «عجل الله تعالي فرجه الشريف» درکلام اميرالمؤمنين
صحبت مي شد، هيچ صدايي از کلاس به گوش نمي رسيد و تنها چيزي که درآن ميان،خود نمايي
مي کرد قطرات اشکي بودکه از شد ت غربت نهج البلاغه،از چشمان بچه ها جاري مي شد و
به قول خودشان،مثل تلنگري،آن ها را ازخواب غفلت بيدار مي کرد و نسبت به حقايق دين
آگاهشان مي ساخت.
* هرکارخوب ومهمي همراه بايکسري سختي ومشکلات است؛حالا مدرسه شبانه روزي که جاي
خود دارد،اين سختي ها چه قدر براي شما دغدغه وبه قولي مانع ايجاد مي کرد؟
مؤسسه اميرالمؤمنين عليه السلام کاشان تصميم داشت حفظ و
مفاهيم نهج البلاغه را به فراتر از کاشان گسترش دهد و همه ي جوانان رادرلذت هم نشيني
با کلام مولا با خود همراه سازد و اين هدف، آن قدر برايمان ارزش داشت که سختي هاي
کار و مشکلات ريز و درشت در برابر آن چيزي به شمار نمي آمد.
* شايد براي خيلي ها جالب باشد که بدانند علاوه برتلاش
مضاعف،برنامه ريزي دقيق و...وتوکلي که به خداوند متعال داشتيد؛براي اين امرالهي
ومقدس چگونه به ائمه اطهار توسل مي شديد؟
با بچه ها قرار گذاشته بوديم که هر روز قبل از شروع
کلاس،ثواب خواندن نهج البلاغه رابه يکي از بزرگان دين،تقديم کنيم به عنوان
مثال،12روز پشت سر هم ثواب هم نشيني با کلام مولا را به مادران بزرگوار ائمه تقديم
مي کرديم و ازآن بزرگواران مي خواستيم ما را در ادامه ي کارمان ياري نمايند؛اين يک
نمونه ازتوسلات مابود.
* بعد ازمصاحبه ورودي ازحافظان،اگربخواهيم دوره حفظي رابه
چند قسمت اصلي دوره آزمايشي ،آزمون ورودي،دوره اصلي وزمان تثبيت حفظ تقسيم کنيم
براي شما مهمترين قسمت اين يکسال کدام بود؟
همه قسمت هادرجايگاه خودخيلي مهم هستند وهيچ کدام رانمي
شود برديگري ترجيح داداما در 2ماه آخر
دوره،روش هاي فن بيان،سخنراني و تبليغ را به طور جدي با بچه ها تمرين مي کرديم و
آموزش مي داديم؛ اين بخش ازکلاس براي ما خيلي مهم بود زيرا اگر بچه ها صرفا حافظان
خوبي مي شدند اما توانايي معرفي نهج البلاغه را براي ديگران نمي داشتند و نمي
توانستند در شهر هايشان ،زيبايي هاي کلام مولا را ترويج دهند ،کار ما،کامل نمي شد
و معارف علوي،آن چنان که بايد گسترش نمي يافت؛به هر حال در پايان طرح،هرکدام از آن
ها سخنرانان خوبي شدندو اميدوارم بتوانند بار امانت را به خوبي به دوش کشيده و از
مهارت هاي خود براي گسترش نهج البلاغه در شهرهايشان استفاده کنند.
* دردهه پاياني ارديبهشت ماه 93مصادف باايام 13رجب ،ميلاد
اميرالمومنين حضرت علي عليه السلام، حافظان اولين دوره مدرسه شبانه روزي نهج
البلاغه به جهان تشيع معرفي شدند؛ازحال وهواي آن روزها بگوييد؟
بلي در نهايت، با تمام فراز و نشيب هاي طرح يکساله؛چهار
نفرحافظ نهج البلاغه و صحيفه سجاديه و سه نفر ديگر حافظ نهج البلاغه شدندوعلاوه
برآن مهارت ترجمه،فصاحت و سخنراني و خطابه خواني را هم پيدا کردند؛همين روز ها بود
که هر گاه وارد مدرسه مي شدم،با چشم هاي اشک بار آن ها روبرو مي شدم که نمي
خواستند با تمام شدن حفظ،از شهر نهج البلاغه بروند و مي گفتند لذت هم نشيني با
کلام مولا آ ن قدر در وجودشان تاثيرگذار بوده که نمي خواهند طرح يکساله راتمام شده
بدانند؛ ساعت ها براي آن ها ازسختي هاي زندگي اهل بيت عليهم السلام،پيامبران و
علما مي گفتم و اينکه اگر بخواهيم پيرو آن بزرگواران باشيم بايد به شهرهايمان رفته
و مبلغ معارف علوي باشيم و با اين سخنان قدري آرام مي شدند و فرداکه دوباره به
مدرسه باز مي گشتم،باز هم چيزي جز اشک چشمانشان به استقبالم نمي آمد.
* شمادرصحبت هاي خود بسياربرضرورت ترويج وانتشارنهج البلاغه
توسط حافظان اشاره داريد؛اين مطلب راچگونه دربچه هانهادينه ساختيد؟
به بچه ها مي
گفتم ازاين پس مسئوليت بزرگي را برعهده داريد چون زکات علم،انتشارآن است؛وظيفه ي
شما است حال که لذت انس بااهل بيت عليهم السلام را چشيده ايد،جوانان شهر هايتان را
نيز در اين لذت شريک کنيد و براي ياري امام زمان «عجل الله تعالي فرجه الشريف »قدم
برداريد که اگراميرالمؤمنين عليه السلام به خاطر بي وفايي مردم بيش از 20 سال خانه
نشين بودند،امام زمان ما غريب تر از تمام اهل بيت عليهم السلام،1200 سال است که
پرده نشين غيبت است و مردم،در گيرو دار زندگي مادي ازايشان غافل شده اند که اميرالمؤمنين
عليه السلام درنهج البلاغه،پيرامون شدت غربت امام زمان «عجل الله تعالي فرجه الشريف»
مي فرمايند:«فهو مغترب اذا اغترب الاسلام» ؛يعني «مهدي عليه السلام پنهان مي شود و غريب مي
ماند هنگامي که اسلام غريب مي ماند و به دستوراتش عمل نشود »و فقط و فقط،همين انگيزه
ي ياري امام عصرو ترويج نهج البلاغه بودکه بچه ها راآرام مي کرد و براي بازگشتي
هدفمند به شهرهايشان آماده مي ساخت.
* ازهرجمعي به ويژه جمع مقدس وصميمي مثل شما وحافظان،به يقين
خاطره هاي زيادي به يادگار مي ماند،ازهمان روزاول که درابتداي صحبت به آ ن اشاره
داشتيد تاروز خداحافظي؛خيلي مشتاقم که صحبت هاي شمارادراين زمينه بشنويم؟
به هرحال روزآخرطرح فرارسيد،روزهاي پاياني خردادماه93،همه
مسئولان و شاگردان مدرسه شبانه روزي خواهران،دور هم جمع شدند تا با يکديگر خداحافظي
کنند،من که هرروز بچه هاراآرام مي کردم؛ نمي توانستم برسيل اشک هايم غلبه کنم،دلم
برايشان تنگ مي شد؛براي تمام خاطراتي که با آن ها داشتم،براي گل هميشه بهار مدرسه
که حتي درروزهاي برفي زمستان کاشان
شکوفامانده وغنچه هم کرده بود؛براي آدم برفي زمستان،رفتن برق ودرس خواندن با
نورشمع،بيداري هاي دسته جمعي سحر،اشک هر روز بچه ها ازشوق کلام مولا،دعاي هر روز
فرج، لهجه هاي زيبا و محبت وصداقتي که در وجود تک تک آن ها موج مي زد.
سخن پاياني؟
خداوند متعال راسپاس مي گويم که درلحظه لحظه ي سختي ها و شيريني هاي اين طرح،همراهمان
بود و ما را به خودمان وانگذاشت.